دو بيتی به زبان محلی ميمه ای

بِشِ تو آخرش آدم نَگِردی

برای زخم مُن مَلحَم نَگِردی

یَ رو بامُن یَ رو با يِکی بييی

بِشِ تو يار خاطرجَم نَگِردی

 

تاجَ بِمفِمِيَ جِنسِد خِرابَ

اَوُجی اُو دارُن اما سَرابَ

اَبی بامُن بِشه اصلاً نِهِنگا

دِلِم از دستِ تو خونُ کُبابَ

 

خود اَدوا آشنايی ويشتَر کِ

شوا بورَ وَرِم تا صاحبِه سَر کِ

چرا حَتَ اَوُجی بِشِ بينُن

خيال آشنايی موخ دَ بَرکِ

 

( به کمک آقای راعی )

مذهب و آداب رسوم گذشته تا به حال :

حدود قلمرو مذهب ملل و اقوام گاهی با حدود و قلمرو نژادی آنها مطابقت می کند و زمانی هم با زبان آنها ، معهذا دین پدیده ای است که بکلی جدا از نژاد و زبان نیست .

مذاهب ابتدایی عبارتند از پرستش ارواح و حیوانات که در آن به اشیاء و یا به نیروهای طبیعی قدرت و خصایص خارق العاده نسبت می دادند . در بعضی از گورهایی که در اطراف مسجد جامع یا بعضی نقاط اطراف شهر میمه پیدا می شوند . ظروف سفالین و مجسمه های حیوانات و اشیاء دیده می شود . زرتشتیان که مرده های خود را دفن نمی کردند پس احتمالاً مردمان اولیه این منطقه ارواح پرست بوده اند که به ارواح اعتقاد داشتند و معتقد بودند که در گور روح زنده می شود و برای ادامه حیاط احتیاج به آب و غذا دارد لذا همراه اجساد مردگان ، آب و غذا و سایر اشیاء را دفن می کردند . که هنوز هم اعتقادات کمرنگی در مورد دفن بعضی اشیاء همراه مرده مرسوم است .

آیین و آداب مردم این منطقه در قرون اولیه ، یعنی پیش از مهاجرت خیلی تاریک و نامعلوم است ولی پس از ورود به منطقه و مشاهده آثار چنان استنباط می گردد که مردم ابتدا ارواح پرست و سپس اهورا پرست بوده اند . اهورا پرست یعنی افرادی که براساس اعتقادات خود روشنایی را دوست داشته اند و از تاریکی دلتنگ و ترسان بوده اند . اهورا لفظی است مرکب از آهو به معنی آتش بعضی عقیده دارند که پرستش آتش مربوط به پیروان حضرت ابراهیم ( ع ) است و به دلیل اینکه آتش آن حضرت را نسوزاند مورد احترام پیروان قرار گرفت و تاریکی را مظهر اهریمن دانسته اند . مرده را اول دفن نمی کردند بالای جاهای مرتفع قرار می دادند تا خوراک حیوانات و دو باره جزئی از آن حیوانات گردد بعدها مرده را میان خمره گذاشته در کوهها دفن می کردند .

عقد و نکاح بین آنها نبوده فقط رضایت طرفین و تصویب پدر و رئیس خانواده برای انجام ازدواج کافی بوده است در اوائل پذیرش اسلام گفته شده که مذهب اکثر مردم اهل تسنن بوده ( حنبلی - شافعی ) مرحوم مستوفی در کتاب نزهه القلوب مذهب مردم منطقه را سنی معرفی کرده است . بعدها در زمان سامانیان بعد از قتل مردآویج ، حسن رکن الدوله مذهب شیعه را که جزء فرهنگ ملی ایرانیان در آمده بود در اصفهان رواج داد . در منطقه میمه نیز با زمینه هائی که برای تبلیغ دین اسلام بخصوص مذهب تشیع فراهم آمده بود بزرگانی بزرگانی به ارشاد و هدایت مردم پرداختند که از جمله می توان مرحوم آیت ا.... ملا محمدباقر را نام برد .

خوشبختانه امروزه مردم بخش میمه همگی شیعه اثنی عشری ( دوازده امامی ) بوده و علاقه خاصی به اهل بیت عصمت و طهارت دارند .

ييلاق و مراسم قوچگدار :

اين مراسم در نيمه پاييز انجام می شود بطوريکه قوچها را معمولاً با رنگهای قرمز و کمی رنگ ديگر خال خالی و منقوش می کنند و روزی که قرار است مراسم انجام شود هر خانواده برای خود پلو طبخ می کنند و انار فراوان می خرند و در محلی نزديکی های آبادی صاحبان هر گله که معمولاً چهار الی پنج خانواده هستند بدور هم جمع شده سفره می اندازند و غذائی را که حاضر کرده اند با همديگر می خورند و شادی می کنند .

قوچها و بزهای تخمی را که چند ماه قبل از گله جدا کرده اند را با رنگهای مختلف و وسايل ديگری زينت کرده و به نزديک گله می آورند در وقت معينی هر کس قوچ خود را گرفته سوارش می شود و اناری به کله اش می کوبد وبه بز نر ( دوبُر ) پياز می خورانند و می گويند آنها با اين کار مست می شوند و آنگاه گله گوسفندان نر ( قوچ و دوبُر ) را به طرف گوسفندان ماده (ميش و بز ) رها می کنند در اينحال چوپان گله نگران گله است و با تمام حواس خود منتظر است تا ببيند ميش چه کسی زودتر قوچ برمی دارد تا از صاحبش ( صاحب گوسفند ماده که قوچ خورده ) شيرينی بگيرد . گوسفندداران در زمستان گله های خود را در بيابان می چرانند و شبها آنها را در کنده ( آغل – بومکن ) نگهداری می کنند و اصولاً فصل زمستان فصل سختی برای گوسفندان و گوسفندداران است . در اوايل بهار که بيابانها کاملاً سبز و پرعلف است گوسفندداران محلی را که در آنجا بتوان تقريباً مدت 2 تا 3 ماه زندگی ساده ای را برگزار کرد را انتخاب می کنند و خانواده خود را به آنجا می برند و در آن محل چادر می زنند يا کلبه های موقت گلی می سازند بنام کولَ و در آنجا ساکن می شوند . چوپان گله را نزديک ظهر به محل ايل می آورد . گوسفندان زاييده را در محل محصوری ( دون بِرَ ) برده و زنهای ايل آنها را می دوشند زنها بعد از دوشيدن در محلی دور هم جمع شده و شيرها را کيل ( پيمانه ) کرده و يک نفر شير تمام زنان را برمی دارد و در روزهای بعد به همين ترتيب شيرها را پس می دهد  شيرها به هرکسی که داده شد او يکجا آنها را گرم کرده و مايه می اندازد و به ماست تبديل و در مشگ ( خيک ) می ريزد تا به اندازه قابل ملاحظه ای که شد خيک را به وسيله سه پايه آويزان و می جنباند تا از آن کره بگيرد کره ها را در محلی جمع آوری کرده تا به اندازه کافی که شد همه را يکجا آب کرده تا تبديل به روغن ( روغن پاک ) کند  و پس از تصفيه آن را در ظرفی به نام بلونه ( ظرف سفالی ) می ريزد و باقيمانده آن را که در ته ظرف می ماند به آن مقداری آرد گندم اضافه کرده و تبديل به غذای خوشمزه ای به نام دوويج می کند که خوردن آن چه مزه ای دارد . صاحبان گله ميش را مدت کمی ولی بز را مدت بيشتری می دوشند اما شير ميش خيلی پرمايه تر و چرب تر از شير بز است . شير اواخر تابستان بيشتر برای درست کردن پنير مناسب است فراورده های دامی در ميمه گرچه از نظر کميت چندان قابل توجه نيست ولی از نظر کيفيت بسيار عالی است به طوری که انسان وقتی به ياد آنها می افتد ناگهان سرشيرها ، ماستها ، روغنها و پنيرهای خوشمزه و لذيذ در ذهن او تجلی يافته و از دهن انسان آب راه می افتد . 

قنات رويه :

بعضی از اهالی عقيده دارند که اين قنات قبل از قنات مزدآباد حفاری گرديده و از آب آن برای کارهای ساختمانی مسجد ، قلعه و اولين بناهای مسکونی اسفاده شده است در مورد وجه تسميه نام قنات نظراتی وجود دارد .

عده ای عقيده دارند که در اوايل احداث قنات بخاطر آب زياد در روز از آب در کشاورزی استفاده و شبها هرز می رفته لذا نام آنرا رويه يا روزکار ناميدند در زبان ميمه رو به معنی روز است . عده ای ديگر می گويند چون اين قنات در داخل ده می گذشت آنرا قنات روده به معنی داخل ده نامگذاری کرده اند بعدها در گذشت زمان اصطلاح روده به رويه تغيير کرده است .

برخی اين قنات را رودابه نيز می نامند بعضی از صاحبنظران عقيده دارند چون در اسناد ثبتی نام قنات بصورت رودابه ثبت شده احتمالاً در زمان هخامنشی اين نام از نام زن اسفنديار گرفته شده است که اين قنات به دستور او حفاری شده است که به همين علت نام آن رودابه نهاده شده است عقيده ديگر اينست که آب اين قنات به قدری زياد بوده که آنرا به رود خانه تشبيه کرده و آنرا رود،آبه ناميده اند .

اين قنات در فاصله يک کيلومتری غرب قنات مزدآباد حفاری گرديده و مظهر آن در داخل شهر ميمه ظاهر می گردد . که حدود 60 سال پيش بر اثر سيل تخريب گرديده و کاملاً خشک شد تا اينکه در سال 1316 مرحوم اسدالله گرانمايه ، مرحوم حاج محمد صادق معينيان را روانه گز و برخوار می کند تا مقنی برای تنقيه قنات آماده کند او با هفتاد مقنی وارد ميمه می شود و عمليات لايروبی را زير نظر استاد مقنی مرحوم استاد يوسف مقنی باشی و مرحوم آقای ناصر گرانمايه شروع می کنند پس از يک ماه کار مجدداً آب قنات ظاهر می شود .(( مرحوم آقای ناصر گرانمايه در ياداشتهای خود در مورد لايروبی قنات رويه چنين نوشته است : در تاريخ يکشنبه دهم ربيع الاول سال 1316 باستانی شروع به حفاری و لايروبی مجدد قنات رويه که نقداً معروف به قنات يزدان آباد است نموديم از ابتدای قنات تا کنار جاده تهران اصفهان که به سرپشته معروف است تمام حلقه چاهها را خودم جالون زده و ترازکشی و معيّن نمودم تا اينکه مقنی های گزی و برخواری مشغول بکار شدند . نقداً ده بند چرخ مشغول کار هستند تا بعد خداوند چه خواهد .

عجالتاً آقای حبيب الله يزدانی شاهمرادی بخشدار بلوک جوشقان هستند وی حقيقتاً در اقدام کار و فعاليتهای قنات نهايت جديّت را دارند خداوند معظم اله را توفيق و جزای خير دهد . يک ساعت قبل از ظهر چهارشنبه اول تيرماه سال 1317 است که آب قنات رويه ( يزدان آباد ) درب مسجد جامع جاری وبه آب قنات بير متصل شده است و نقداً قرار است کشتخوان دشت پايين را مشروب نمايد در حال حاضر مقنی ها همه مشغول کار هستند .

امروز تاريخ 6 آذر سال 1317 است که نوکن قنات رويه به اول کوچه رشيد رسيده است . امروز چهارشنبه چهاردهم صفر مطابق با 15 فروردين سال 1318 است که استاد قدير و چها نفر ديگر بعد از پايان فصل سرما دو باره به ميمه آمده و مشغول حفاری نوکن قنات يزدان آباد شده اند . امروز دوشنبه پنجم آذر سال 1318 است که نوکن قنات به محل سرآب مزدآباد رسيده است و بواسطه سردی هوا قرار است دو باره مثل زمستان سال قبل عمليات حفاری قنات تعطيل گردد . امروز چهارشنبه 21 ربيع الثانی سال 1319 است که مجدداً استاد قدير به ميمه آمده و مشغول عمليات حفاری نوکن قنات شده است تا پايان سال چه شود .))

طول اين قنات حدود 7 کيلومتر و عمق مادر چاه آن 50 متر است . ميزان آبدهی آن در سال 1362 طبق نظر کارشناسان وزارت نيرو 25 ليتر در ثانيه بوده که اکنون به يک سوم تقليل يافته است .

قنات بير :

در مورد اين قنات عقايد مختلفی وجود دارد  بعضی عقيده دارند مه اين قنات اولين قناتی بوده که در ميمه توسط فردی ترک زبان حفاری گرديده و چون به زبان ترکی بير به معنی يک است احتمالاً چون اين قنات تنها قنات منطقه بوده آنرا بير نامگذاری کرده اند . بعضی ديگر عقيده دارند که در زمان هجوم تيمور گورکانی به شهر اصفهان تمام 23 رشته قنات شهر ميمه تخريب گرديده فقط يک قنات باقی مانده که از آن مقداری کمی آب جاری بوده است فرمانده لشگر که فردی ترک زبان بوده در گزارش به تيمور می گويد فقط بير قنات ( يک قنات ) مقداری آب دارد و مابقی را تخريب کرديم به همين علت بعدها نام اين قنات را بير ناميدند . عده ای ديگر می گويند در زبان ميمه ای بير به معنی بيرون و بيرده به معنی بيرون ده . لذا قنات بير را که بعد از قنات مزدآباد و رويه حفاری کرده اند چون آب آن در خارج و بيرون ده جاری می گرديد و در مقابل قنات رويه که داخل ده بوده اين قنات را بيرده ناميده اند و در گذشت زمان ده از آخر آن حذف شده و نام قنات به بير باقی مانده است . قنات بير در فاصله 5/1 کيلومتری شرق قنات مزدآباد در دشت جلگه ای قرقچی و گودکندلان در زمانهای قديم حفر گرديده است طول آن حدود 7 کيلومتر و دارای 256 حلقه چاه می باشد . مادر چاه آن 44 متر است ميزا آبدهی آن قبلاً 15 ليتر در ثانيه بوده ولی بر اثر حفاری بی رويه چاههای عميق در حوالی اين قنات در زمان پيروزی انقلاب اسلامی آب آن کاهش يافته به طوری که آبياری آن مقرون به صرفه نبوده و زارعين برای جبران کمبود آب اقدام به حفر يک حلقه چاه عميق در نيمه راه قنات نموده که آب آن مستقيماً داخل کوره ريخته و از مظهر قنات ظاهر می گردد . در داخل اين قنات بندی وجود دارد که در فصل هرز آبی زمستان آب قنات را در داخل قنات سد می کنند و از به هدر رفتن آن جلوگيری می شود .

در مورد وجه تسميه قنات مزدآباد ميمه  :

عده ای از صاحب نظران محلی عقيده دارند که اين قنات در زمان ساسانيان بدستور انوشيروان حفاری و بنا گرديده است و نام اوليه قنات بنام الهه زردشتيان ( اهورامزداآباد ) نامگذاری شده است . ( اين قنات اولين قناتی است که در اين محل حفاری گرديده و بنای اوليه شهر را هم منصوب به وجود آب و آبادانی اين قنات می دانند ) .

عده ای ديگر عقيده دارند که اين قنات توسط عمده مالکان بزرگ زردشتی با پرداختن دستمزد به بردگان رومی و يونانی در زمان ساسانيان حفاری شده است و به همين دليل آنرا ( مزد آباد ) نام نهاده اند .

به هر صورت اگر نام اهورامزدا ( الهه زردشتيان ) را دليل اين وجه تسميه بدانيم بايستی گفت که بدليل کثرت استعمال نام اهورامزدا ، و همچنين بواسطه نفوذ اعراب در اين خطه بعد از ظهور اسلام و از بين رفتن القاب زردشتی ( اهورامزدا ) از اول نام قنات حذف و ( اهورامزدآباد ) به ( مزدآباد ) خلاصه گرديده است . آب قنات مزدآباد که بزرگترين و قديمی ترين قنات اين منطقه است در يک کيلومتری شمال شهر ميمه در ابتدای باغات شمالی شهر بر روی زمين ظاهر می گردد . اين قنات پرآب ترين قنات در ناحيه شمالی استان اصفهان است که ريشه در تاريخ و هويت عمران و آبادانی اين منطقه دارد . بنابرگزارش وزارت نيرو در سال 1362 ميزان آب دهی اين قنات 110 ليتر در ثانيه بوده است طول قنات مزدآباد 18 کيلومتر و جهت آن جنوب غربی و شمال شرقی بطرف روستای جوشقان قالی امتداد دارد . تعداد حلقه چاههای اين قنات 615 حلقه است که بعضی از حلقه چاهها به مرور زمان براثر عوامل نامساعد طبيعی صاف گرديده و فقط آثار کمی از آنها باقی مانده است که نشاندهنده قدمت تاريخی اين قنات است . چاههای قنات مزدآباد از سه رشته بنامهای مزدآباد ، سورله ورشته های نجگ تشکيل شده است .

روی هم فاصله حلقه چاهها از ابتدا تا انتهای مزدآباد 8410 متر است . اين قنات بنا به گفته مقنيان سالخورده و با تجربه ، دقيقاً به شکل قنوات گبری است . ( قنوات گبری بيشتر دو طبقه و حلقه چاههای آن به شکل مستطيل حفاری شده است ) که تاريخ حفاری آنها به دوره های قبل از اسلام می رسد .

عميق ترين چاه اين قنات در حال حاضر ( مادر چاه يا به گفته ميمه ای ها چا لِنگييهَ ) به 72 متر می رسد که پشته های انتهايی بعد از آن تمام پر شده و آثاری از آنها وجود دارد که نشان می دهد سالهاست که پر شده و لايروبی نگرديده است . اگر دبی ( خروجی آب) آب قنات مزدآباد را از بدو بنا تا کنون 110 ليتر در ثانيه ( آمار نامه سال 1362 بنا به گزارش وزارت نيرو ) و قدمت بنای اين قنات را حداقل 1500 سال پيش در نظر بگيريم می توان ادعا نمود که در اين مدت از اين قنات آبی در حد درياچه ای به طول 230 کيلومتر و عرض 196 کيلومتر با عمق 300 متر ، خارج شده است . ( 000/000/000/524/13 مترمکعب ) . به راستی آنان که اندکی تعمق کرده باشند و حساب سرشان بشود می دانند که اين لوله های باريک آب قنات که در دشتها جريان دارد ، چه سرمايه بزرگی برای اين مردم بوده است و خواهد بود و در حال حاضر حداقل 500 قطعه باغ و حدود 30 هزار هکتار زمين کشاورزی را آبياری می کند . در قديم آسيابهائی که از آب اين قنات به گردش در می آمد روزانه حداقل 500 من ( 3000 کيلو ) گندم را آرد می کرد . گمان نکنيم که حفر اين گونه قناتها خيلی ساده و آسان صورت گرفته افرادی مثل گنجعلی خان که سی سال حکومت کرمان را داشت با آنهمه امکانات و ثروت تنها توانست يک قنات کوچک کهنه را حفر کند هنوز بعضی از ريش سفيدان عقيده دارند که ماهی با طوق سبز حافظ اين قنات است و اگر کسی آن ماهی را ببيند کور می شود .

می گويند در زمان حفاری در مسير به سنگی بزرگ برمی خورند آهنگران را بر سر قنات برده لحظه به لحظه کلنگها را جهت مقنيان آتشکاری و تيز می کردند حتی در شبها کارگران پوست می پوشيدند و کار می کردند تا از سنگ گذشتند ( فداکاری تا چه حد ) حال اگر روزی که خدا آنروز را نياورد اين قنات از آب خالی و خشک شود وای . . .   در آن وقت است که اهميت و قداست اين قنات برهمگان آشکار خواهد شد .  

بیست ویکم ماه مبارک رمضان روز شهادت مولود کعبه بر تمام شیعیان جهان تسلیت باد