برخی از لغات به زبان ميمه ای

                 

 

اِزنی خِبَ=اینجوری خوبه

 ایُشتر = شتر

آوخوری = لیوان

باهو = بازو

بِرمَه = گریه

مارِنجین = گنجشک

بِشِ = برو

بورَ = بیا

باخسورَ = پدر زن

مامخاسرو = مادر زن

زوماد = داماد

پَسین = عصر

پولسِیَ = پژمرده

تُرشِلَ = برگه خشک زردآلو

تُرگِ انگور = حبه انگور

تُلِکی = نشاء مثلاً گوجه

خَستَ بِبُیُن = خسته شدم

بِوِز = بُدو

هُشُوکوواده بُیی= دیشب کجابودی

بِشویز = پیداش کن

کایَ نِکِ = بازی نکن

خُم زونُن = خودم میدانم

دارُن اَمیرُن = دارم میمیرم

بیشمَ کووا - بریم کجا

اَلان اَیِندَ = الآن میایند

کووا اَشی = کجا میری

پابه بیشمَ = بلندشوبریم

نَدگی بیّی = نمیخای بیایی

آوِم اَگی= آب میخام

جُلَ = تکه پارچه

چُلَ = پنبه

چُندَر = چغندر

 یَنِجگی = کمی

وَشَ = گرسنه

وَرف - برف

نَنگُردَ = ننجون

باب گُردَ = باباجون

کووَ = سگ

مَلو = گربه

لُپُشتِ = لاک پشت

دَهَن آوَ = دهن دره

دُماغ = دَماغ

بُرَ بیشمَ = بیا بریم

نَیی = نمی یای

بِشِ کیَّدون = بروخانه تان

تیزوک = خودنما

بِشُ بَر = رفت بیرون

وَشَدنَهَ =گرسنه نیستی

چیچی اَوُجی = چی میگی

پابِ بیشمَ کیَّ = بلندشوبریم خونه

نَیی کیَّ هاما = نمیآیی خونه ما

چُلم = آب بینی

خُل = خاکستر

خاکجه = خاکشیر

بَروِز = فرارکن

 

 

 

 

دليل ميمه بودنش

دليل ميمه بودنش :

در فرهنگ نامه اصطلاح میمه با ریشه ( می مَه ) جام بیغش و همچنین از قول مردم که قبل از ظهور اسلام در این منطقه باغهای انگور زیادی وجود داشت و مردم از انگور این باغها می تولید می کردند و به گفته بعضی به دلیل مرغوبیت نوع انگور این منطقه در زمان خسرو پرویز باغستان و میخانه درباریان بوده و می مصرفی درباریان هخامنشی و ساسانیان از تاکستانهای این منطقه تهیه می شده است .

کیفیت و خوش طعمی می حاصله از انگور باغها باعث شده که این منطقه « می می » یعنی محل تولید می خوب تغییر نام دهد . پس از گذشت زمان کم کم اصطلاح « می می » به میمه تبدیل شده است . تاریخ گذشته محل و آثار باقی مانده از کارگاههای تقطیر و ظروف سفالین جهت نگهداری می گویای همین مفهوم است .

 

جرعه ای از خمستان می مه ( می ناب )

جرعه ای از خمستان می مه ( می ناب ) :

شهر زیبای میمه با پس نهادن بیش از حدود بیست قرن حوادث روزگار، اکنون در شمار یکی از شهرهای استان اصفهان است که به لحاظ ترکیب جمعیت و آداب و عادات و سیر و سنن کمتر دست خورده است و به جای خود البته که غنیمت پرقیمتی است .

به نظر می رسد که در میان شهرهای استان اصفهان این شهر است که بیش از هر شهر دیگر دچار تطور و تنوع و تحیّر نام شده است . براساس متون باقی مانده از صاحبان درارین و تواریخ و مسالک و ممالک براین منطقه ، بالغ بر پنج نام ذکر شده است . ( از نامهای قدیمی میمه می توان نامهای اهورامزدآباد ، مزدآباد ، می می ومیم و میمه را نام برد ) شهر میمه را با هر نامی که بخوانیم به هرحال شهریست که هزارها سال را پشت سر نهاده است و بنای این شهر را به بهمن پسر اسفندیار و نوه گشتاسب نسبت داده اند . آری تاریخ شهر میمه با زرتشت و گشتاسب پیوند خورده است .

شهر میمه جمعیتی کمتر از 7000 نفر دارد که شاید به تعداد ساکنین یکی ازکوچه های شهر تهران نیز نباشد ولی مسجدی دارد که درست 24 تا 25 قرن از عمرش می گذرد یعنی درست دوازده برابر عمر کشور ایالات متحده آمریکا و سنگ قبرهایش موزه ای است خاموش و پنجره دیوارهای کاه گلی اش تصویر دخترکان سبد به دوش در تاکستانهای انگورش و چه زیباست شهر من !

 

زبان ميمه ای

زبان شیرین میمه ای :

در کتاب خاطرات خانم لامتن انگلیسی در مورد زبان آمده است : « زبان اولیه مردم این منطقه ( میمه ) زبان ماد آمیخته به زبان پهلوی دری بوده و کمتر کلمات عربی داخل آن شده است . این زبان تا کنون شکل افعال خود را تا حدودی حفظ کرده و اختلاف آن با زبان فارسی نیز به همین دلیل است که زبان فارسی رابطه خود را با اصل فارسی قدیم تیره ساخته و کاملاً از فارسی قدیم جدا شده است .

دليل ساخت وبلاگ

دليل ساخت وبلاگ :

معرفی شهرمان ميمه
آداب و رسوم دوست داشتنی گذشته های دور و نزديک- زبان - ادبیات و غیره  برای نوجوانان شهر خودمان و ديگر هموطنان که قسمت به قسمت منتشر خواهد شد .

نظرات و انتقاد یا پیشنهادات شما را با دل و جان می پزیرم و ارج می نهم .

delshekaste25@gmail.com

متشکرم

مقدمه

مقدمه :

برای منطقه ای که هیچگونه شناسنامه و سابقه دیرینه ندارد و همه سوابقش در دل تاریخ مدفون شده و با مطالعه در زوایای تاریخ و فرهنگ شهر میمه مطالب جدیدی را آشکار کرد که حتی پیشینیان هم از آن اطلاع دقیقی ندارند و به خاطر عشق و علاقه ای که به وطن دارم تهیه این شناسنامه را وظیفه دانستم .

البته لازم به اقرار است که وسعت حوزه تاریخی و فرهنگی این منطقه به عنوان قدیمی ترین کانونهای اندیشه اسلامی و ایرانی به قدری زیاد است که شاید نتوان از تمامی ظرایف و دقایق آن آگاهی یافت .

همچنین ادعایی نیز مطرح نیست بلکه قدمی بسیار محدود و آغازین بر مطالعه وسیع برای آیندگان در این خطه باشد .

واما یقین دارم هرکس که اندکی انصاف در قضاوت و علاقه ای به این سرزمین داشته باشد در کنار کلیه نواقص این مجموعه از تهیه اش خوشحال و خرسند خواهد شد .                  

با آرزوی موفقیت برای همگان