ختنه سوران :
از آنجا که ختنه هم سنت قديمی و هم فريضه دينی است ، انجام آن نزد اکثر مردم با شکوه خاصی برگزار می شده است . در قديم برای ختنه بچه ای روزی را معيين و اقوام و دوستان بچه را همراه با ساز و دهل به حمام می بردند وقتی بچه از حمام بيرون می آمد به او لباس نو می پوشاندند و اسفند دود می کردند و سينی اسفند را دور سر بچه می چرخانيدند او را با هلهله به خانه می آوردند او را در رختخواب سرخ رنگی که قبلاً آماده شده بود می خوابانيدند بعد از ظهر دلاک می آمد و آماده کار می شد در کنار بچه می نشست اطرافيان سعی داشتند با سخنان محبت آميز ترس را از دل بچه بيرون کنند دلاک يک نی را دو تکه می کرد و شکافی به طول 5 تا 6 سانتی متر در آن ايجاد می کرد و با انگشت خود پوست آلت تناسلی بچه را کشيده و در دهانه نی قرار داده و با سرعت و چالاکی که در اين کار داشت پوست را از بالای شکاف می بريد . آن را به طرف سقف خانه پرتاب
می کرد پوست بريده شده به سقف می چسبيد برای اينکه بچه از جای خود بلند نشود به او می گفتند تا زمانی که پوست نيفتاده نمی تواند از جای خودش بلند شود و بچه دائماً چشمش به سقف بود و منتظر افتادن . ديگران در هنگام کار دلاک دست و پای بچه را محکم نگاه می داشتند که تکان نخورد بعد روغن تخم مرغ روی زخم می ماليد و برای بند آمدن خون مقداری پنبه يا پشم را می سوزاند و روی زخم می گذاشت و آنرا می بست همين که اين عمل خاتمه می يافت همه کف می زدند و هلهله می کردند و پيش آمده و بچه را می بوسيدند و هر يک به فرا خور حال مبلغی به عنوان شيرينی به بچه می دادند دلاک روزی يک بار می آمد و زخم را بازديد می کرد تا سه روز به بچه آب نمی دادند و تا هشت روز در رختخواب می ماند در اين مدت لُنگی به کمر بچه بسته شده بود وقتی زخم خوب می شد اقوام و دوستان دعوت می شدند قربانی می کردند بچه را به حمام
می بردند و بعد از بازگشت از حمام سور ( ميهمانی ) برپا می شد گاهی برای صرفه جويی چند بچه را در يک خانه ختنه می کردند البته
نمی بايست تعداد بچه ها زوج باشد و اگر اين چنين بود به جای سومی خروسی را سر می بريدند تا تعداد خونها فرد باشد و عقيده داشتند با اين کار بلا از جان بچه ها دور می شود . در حال حاضر مراسم ختنه برگزار ولی بطور خلاصه و بدون تشريفات . بعضی مواقع همسايه هم نمی فهمد .